پدر او فرانسوی و مادرش آلمانی بود. پس از اتمام تحصیل در رشته ماشینسازی، در سال ۱۹۱۰ در مجتمع هوانوردی زپلین شروع به کار کرد.
دورنیه و آشیانه پرواز چرخان برای هوانورد زپلین
دورنیه استعداد خود در زمینه فناوری هوانوردی را با طرح و ساخت آشیانه پرواز چرخان برای کشتیهای هوایی زپلین نشان داد و این اختراع را در سال ۱۹۱۲ میلادی به ثبت رساند و سپس مدیریت بخش طراحی صنعتی در شرکت هوانوردی زپلین به او واگذار شد.
دورنیه و هوانوردهای "سنگینتر" از هوا
در سالهای بین جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم پیشرفتهای شگرفی در فنآوری هوانوردی صورت گرفت. میتوان گفت که یکی از دستآوردهای مهم در صنعت هوانوردی ساخت هوانوردهای سنگینتر از هوا بود. در هواپیما اختلاف فشار هوائی که از روی بال و زیر بال میگذرد، نیروی برآ (نیروی لیفت) را به وجود آورده و موجب حرکت آن میشود. کلود دورنیه در سال ۱۹۱۷ میلادی مدیریت کامل بخشی از شرکت هوانوردی زپلین، که به «بخشDo » مشهور شد را بر عهده گرفت.
او در زمینه طراحی بدنه هواپیما نوآوری کرد و برای اولین بار بدنه هواپیما را بطور کامل از فلز ساخت. دورنیه درسال ۱۹۱۸ میلادی هواپیمائی را به معرض نمایش گذاشت که در جدار خارجی آن برای نخستین بار از قطعات پایدارکننده استفاده شده است.
این قطعات به ساختمان بدنه هواپیما استحکام و ثبات میبخشند و در عین حال وزن آن را نسبت به گذشته کم میکنند. کلود دورنیه در استفاده از قطعات پایدارکننده از ساخت کشتی الهام گرفت. این هواپیما طراحی و ساخته شده از سوی دورنیه رکود جهانی پرواز شکست.
شعار دورنیه: بالاتر، سریعتر، بزرگتر
کلود دورنیه در سالهای قبل از جنگ جهانی دوم مدلهای مختلفی را ابداع کرد که در سطح جهانی به فروش رسیدند. آرزوی دورنیه ساخت هواپیمایی بود که بهراحتی بتواند مسیر طولانی اقیانوس اطلس را طی کند و گنجایش زیادی برای حمل مسافر و بار داشته باشد.
ساخت هواپیمای «Do X» در سال ۱۹۲۹ میلادی شهرت جهانی برای دورنیه بههمراه داشت. این مدل بزرگترین هواپیمای این دوره بود و گنجایش ۱۵۰ سرنشین را داشت. دورنیه شهرت اسطورهای خود را بهویژه مدیون هواپیمای تحقیقاتی مدل «وال» (Wal) است.
رونالد آموندسن (Ronald Amondsen) همراه با گروه تحقیقاتی خود در سال ۱۹۲۵ میلادی با این هواپیما سفری اکتشافی به قطب شمال کرد و تا فاصله ۲۲۰ کیلومتری آن پیش رفت. این اولین سفر تحقیقاتی با هواپیما است که موجی از سفرهای اکتشافی با این وسیله نقلیه جدید را بههمراه داشت.
پیشرفت فنآوری هوانوردی در شرکت هوانوردی دورنیه که در آن سالها از هوانوردی زپلین جدا شده بود، در مدلهای جدیدی با قدرت پرواز بیشتر و مقاومت بالاتر به شکل آشکاری خود را نشان میداد.
این تکامل با هواپیمای مدل «مرکور» که رکوردی جهانی به جای گذاشت، به اوج خود رسید. سفر تحقیقاتی یک هیئت اعزامی که در سال ۱۹۲۶ میلادی با هواپیمای «مرکور» از روی قفقاز عبور کرد، سر و صدای زیادی به راه انداخت. گروه اکتشافی دیگری ۱۴۰۰۰ کیلومتر را با این هواپیما پشت سر گذاشت و از سوئیس به کیپ تاون در آفریقای جنوبی رفت.
دورنیه و ساخت هواپیمای جنگی
کلود دورنیه در دهه سی و دهه چهل قرن بیستم وابستگی شدیدی به حکومت نازیهای آلمان پیدا کرد و در کارخانه هواپیماسازی او حتی تعداد بیشماری از زندانیان رژیم به بیگاری واداشته شدند. او با دریافت سفارشات متعددی از وزیر نیروی هوائی حکومت نازی، هرمان گورینگ عمدتا به ساخت هواپیماهای جنگی مانند بمبافکن «DO 15» پرداخت. مدل«DO 17» و هواپیمای ملخی «DO 335» جزو سریعترین هواپیماهای نظامی این دوره محسوب میشوند.
پس از جنگ جهانی دوم کلود دورنیه بهعلت همکاری با حکومت نازیهای از ساخت هواپیما محروم شد. او اما با شروع جنگ سرد در دهه پنجاه میلادی بار دیگر اجازه ساخت هواپیما را دریافت کرد و مدلهای ابتکاری جدیدی مانند عمودپرواز و هواپیماهای مخصوص برای باند کوتاه را طراحی کرد.
دورنیه و هواپیمای گورخری «D 27»
مدل «D 27»، که به نام «- D اردک» نیز معروف شد، اولین هواپیمای طراحی و ساخته شده دورنیه پس از جنگ جهانی دوم است. این هواپیما شهرت جهانی و افسانهای خود را مدیون فیلم «صحرای سرنگتی نباید از بین برود» است. این فیلم که برنده جایزه اسکار شد، سفر تحقیقاتی برادران گرزیمک (Bernhard & Michael Grzimek) در آفریقا را نشان میدهد.
برادران گرزیمک برای پروازهای اکتشافی خود و مطالعه حیوانات صحرای سرنگتی در تانزانیا از هواپیمای «D 27»، که مانند پوست گورخر رنگآمیزی شده بود، استفاده کردند.
دورنیه وعمودپرواز «D 31»
عمودپرواز «Do 31» هواپیمای باربری بود که در نوع خود بینظیر محسوب میشود. در سال ۱۹۶۲ میلادی وزارت دفاع آلمان این هواپیما را برای حمل و نقل سربازان نیروی هوائی آلمان سفارش داد.
دورنیه در ساخت این هواپیما در مقابل مشکلات تکنیکی پیچیدهای قرار گرفت، چراکه این هواپیما، اولین هواپیمای عمودپرداز بود. او پس از انجام آزمایشهای علمی و فنی متعددی برای ساخت این هواپیما، سرانجام موفق شد در دهم فوریه سال ۱۹۶۷ میلادی، عمودپرواز «Do 31 E-3» را آماده پرواز سازد.